English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8980 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aliasing U روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
Other Matches
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
monochrome U در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
compression U روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
antialiasing U تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
wimps U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
aliasing U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
ferrous sulfate U دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
texture mapping U 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
texts U کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text U کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
rack and pinion U میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
thermal shadow U سایههای حرارتی
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
grizzlies U خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzly U خاکستری یا مایل به خاکستری
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
serrate leaves U برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged U دارای لبه دندانه دندانه
interactive graphics U نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
decrease U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreases U کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased U کاهش یافتن کم شدن کاهش
raise edges U لبههای برامده
nick U دندانه دندانه کردن
nicked U دندانه دندانه کردن
nicks U دندانه دندانه کردن
dentate U دندانه دندانه مضرس
jaggy U دندانه دندانه ناهمواری
nicking U دندانه دندانه کردن
cut gears U دندانه دندانه کردن
ragged U ناصاف یا با لبههای تورفته
bead U برگرداندن لبههای ورق
beads U برگرداندن لبههای ورق
bead tire U لاستیک با لبههای گرد شده
curb U برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed U برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbing U برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbs U برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
edge set U فشار برروی لبههای اسکی
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
blade U قسمت برنده لبههای تیغ دار
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
plate edge planer U دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Band-Aids U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aid U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
indegree U تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند
decrease U کاهش دادن کاهش
decreased U کاهش دادن کاهش
decreases U کاهش دادن کاهش
keystone distortion U تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
letter card U کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
cinerary U خاکستری
cinderous U خاکستری
drab U خاکستری
drabber U خاکستری
drabbest U خاکستری
cinerarium U خاکستری
cindery U خاکستری
gray U خاکستری
ashy U خاکستری
ash coloured U خاکستری
ashen U خاکستری
salt-and-pepper U خاکستری
pewter U خاکستری
grayest U خاکستری
grey U خاکستری
greyer U خاکستری
grizzling U خاکستری
grayer U خاکستری
grizzled U خاکستری
grizzles U خاکستری
greyest U خاکستری
grizzle U خاکستری
grey tin U قلع خاکستری
greyly U بارنگ خاکستری
cinereous U خاکستری رنگ
gray scale U اندازه خاکستری
He (his hair) turned grey. U مویش خاکستری شد
grayish U متمایل به خاکستری
ash gray U خاکستری رنگ
greyness U خاکستری بودن
median gray U خاکستری متوسط
grayly U بطور خاکستری
neapolitan ointment U روغن خاکستری
greyness U رنگ خاکستری
mottled pig iron U چدن خاکستری
mercurial unguent U روغن خاکستری
grayness U خاکستری بودن
grizzly bear U خرس خاکستری
gray ramus U شاخه خاکستری
grey cast iron U چدن خاکستری
grayness U رنگ خاکستری
earth light U روشنایی خاکستری
gray cast iron U چدن خاکستری
livid U خاکستری رنگ
gray bearded U رنگ خاکستری
greyish U مایل به خاکستری
grey unguent U روغن خاکستری
gray or mercurial unguent U روغن خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
gray matter U ماده خاکستری
grey propaganda U تبلیغات خاکستری
graphics U گرافیک
graphics, business U گرافیک
graphic U گرافیک
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
griseous U خاکستری مایل به ابی
grey iron foundry U ریخته گری خاکستری
ashen U دارای رنگ خاکستری
dark grey U رنگ خاکستری تیره
image contrast U درجه خاکستری تصویر
gray-white U رنگ سفید-خاکستری
krimmer U پوست گوسفند خاکستری
grizzles U خرس خاکستری امریکا
grizzling U نالیدن خاکستری کردن
grizzling U خرس خاکستری امریکا
grizzles U نالیدن خاکستری کردن
grege U اردهای مایل به خاکستری
hoary U سفید مایل به خاکستری
grey iron scrap U قراضه اهن خاکستری
isabel U زرد مایل به خاکستری
isabella U زرد مایل به خاکستری
grizzle U نالیدن خاکستری کردن
grizzle U خرس خاکستری امریکا
high test grey iron U چدن خاکستری پرارزش
road movement graph U گرافیک راهپیمایی
color graphics U گرافیک رنگی
passive graphics U گرافیک منفعل
calligraphic graphics U گرافیک خطاطی
analytical graphics U گرافیک تحلیلی
management graphics U مدیریت گرافیک
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
thalamic U ماده خاکستری مغز میانی
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
teal blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
podzolization U تشکیل خاک خاکستری یا سفید
iron-grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
iron grey U رنگ خاکستری وسیاه اهن
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
lyard U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
lyart U دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
iron gray U رنگ خاکستری وسیاه اهن
Euro- U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
euro U کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
graph U نقشه هندسی گرافیک
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
low res graphics U گرافیک با وضوح پایین
graphs U نقشه هندسی گرافیک
turtle graphics U گرافیک لاک پشتی
extends U گرافیک و نشانه ها است
extending U گرافیک و نشانه ها است
extend U گرافیک و نشانه ها است
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
grizzled U خاکستری رنگ دارای موهای سفید
thalamus U تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
sallow U رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
olive gray U رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
acid reduction U کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
rounding U ایجاد دید بهتر در گرافیک
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
towhead U کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
gulls U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
gull U مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
beryllium U فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com